بازاریابی ایران اینترنشنال برای «مغازه خودکشی»
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۳۴۸۸۶
«آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید» ؛ این شعار کسبوکاری است که «ژان توله» رماننویس فرانسوی، کمدی سیاهش را در «مغازه خودکشی» روایت کرده؛ کتابی که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد و بخش مهمی از ماجراهایش مربوط به خانوادهای است که خدمات و ابزارهای لازم برای خودکشی را در مغازهشان به مشتریان ناامید و افسرده ارائه میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا یک شبکه سعودی-غربی که در تقلا است تا خود را به عنوان اصلیترین جریان رسانهای-تبلیغاتی ضدایرانی اثبات کند، دکانی تازه برای خودکشی گشوده بدون اینکه نگرانی از تبعات این سوداگری بیقید و بند داشته باشد.
کشاندن خودکشی از حاشیه به متن
بر اساس پروتکلهای فعالیت رسانهای، باید تا حد امکان مختصات و جزئیات خبری واقعه خودکشی مانند زمان و مکان دقیق را پوشیده نگاه داشت و انگیزههای آن را نیز مبهم گذاشت با این هدف که از سادهسازی این پدیده جلوگیری به عمل آید
طرح ادعاهای گوناگون درباره خودکشی شماری از معترضان و بازداشتشدگان در جریان ناآرامیهایی که از اواخر تابستان امسال شکل گرفت، به طور جسته و گریخته در محصولات خبری شبکههای خبری فارسیزبان خارجی جای گرفت تا فشار روانی مضاعفی را متوجه مخاطبان ایرانی و غیرایرانی کرده و بر التهاب ناآرامیها دامن بزند.
با فرونشستن اعتراضات و در میانه هفته جاری، فردی به نام «محمد مرادی» که رسانهها او را دانشجو معرفی کردهاند در شهر لیون فرانسه ویدئوی را منتشر کرد که در آن اظهار داشته هیچگونه مشکل شخصی و روانی ندارد و به خاطر «جلب توجه جهانیان به مسائل ایران» خود را به رودخانه میاندازد.
به دنبال این رخداد، اخباری و تصاویری در این باره انتشار یافت که در برخی شبکههای خارجی و نیز رسانههای داخلی بازتاب پیدا کرد. در این باره روزنامه «ایران» روز چهارشنبه نوشت: یک ضدانقلاب به خاطر افسردگی خودکشی کرد.
نگاهی به حجم انعکاس رویداد در رسانههای فارسیزبان بیگانه
نکته قابل تامل اینکه طیفی از رسانههای فارسیزبان خارجی ترجیح دادند تنها به انتشار یک خبر بسنده کنند از جمله «رادیو بینالمللی فرانسه» که میزبان وقوع این رویداد بوده در تارنما و کانال تلگرامی خود تنها یک بار به این موضوع اشاره کرده است.
همچنین «رادیو زمانه» یک بار در تارنمای خود و «ایران وایر» یک مرتبه در تارنما و کانال تلگرامی خود از موضوع خودکشی یاد کرده است.
«رادیو فردا» دیگر رسانهای است که تا پایان چهارشنبه تنها ۲ خبر را در این باره در تارنمای خود انتشار داده است.
«دویچه وله فارسی» هم در بخش عمده معدود تولیداتش (تنها سه پست در کانال تلگرامی) به واکنش چهرههای اپوزسیون خارجنشین و اظهار تاسف آنها میپردازد.
در همین تعداد پستی که در کانال تلگرامی «ایندیپندت فارسی» منتشر شده، حضور تعدادی معدودی روی پل محل حادثه برای گرامیداشت محمد مرادی به چشم میآید.
در میان رسانههای فارسیزبان بیگانه، «صدای آمریکا» از اغلب این رسانهها فعالتر بوده و البته در میان چهار پست تلگرامی خود به نقل از کاربران فضای مجازی هشدار داده «مراقب باشید خودکشی را تقدیس نکنید»
نکته قابل تامل اینکه «بی بی سی فارسی» تنها ۲ پست تلگرامی را به صورت اختصاصی در این باره تا پایان روز چهارشنبه انتشار داده و در عوض، مصاحبههایی را درباره گزارشهای خودکشی که در شبکههای اجتماعی انتشار یافته، ترتیب داده تا به زعم خود از این رویداد جلوگیری کند.
ایران اینترنشنال در محصولات خبری خود به صورت تلویحی یا مستقیم و با اهداف سیاسی اقدام به ترغیب خودکشی کرده است
ایران اینترنشنال؛ تافته جدابافته و کاسب خودکشی
دلیل خودداری رسانههای یادشده از پوشش گسترده این رخداد وجود شیوهنامههایی است که در رسانهها درباره نحوه انتشار اخبار خودکشی وجود دارد.
بر اساس این پروتکلها، باید تا حد امکان مختصات و جزئیات خبری این واقعه مانند زمان و مکان دقیق را پوشیده نگاه داشت و انگیزههای آن را نیز مبهم گذاشت با این هدف که از سادهسازی این پدیده جلوگیری به عمل آید.
حتی بسیاری از رسانهها شماری از اخبار در این زمینه را نادیده میگیرند زیرا بر اساس تحقیقات روانشناسی تکثر خبرهای مربوط به این پدیده میتواند موجب عادی جلوه یافتن آن از نگاه مخاطب شود.
با تمام این اوصاف، «ایران اینترنشنال» در هشت پست تلگرامی که در کمتر از ۴۸ ساعت انتشار داده به صورت تلویحی یا مستقیم اقدام به ترغیب خودکشی کرده است.
در کنار مصاحبههایی که با روانشناسان و جامعهشناسان گعده ایران اینترنشنال و نیز همسر مرادی در بیمارستانی در لیون انجام شده و به صورت ضمنی یا صریح این اقدام مورد تایید قرار گرفته، نقطه اوج تشویق این شبکه برای دست زدن به خودکشی به عنوان حرکتی اعتراضی در اظهارات «حسین قاضیان» پای ثابت گعده تبلیغاتی یادشده به چشم میآید که این اقدام را حق محمد مرادی و قابل تقدیر دانسته و تصریح داشته «این تصمیم دگرخواهانه است و باید به آن احترام گذاشت»
به این ترتیب، ایران اینترنشنال در زیر پا گذاشتن یکی دیگر از بدیهیترین اصول اخلاقی و حرفهای باز هم گوی سبقت را از رقبایش ربوده تا همه چیز را پیش پای خصومتی بیحد و حصر قربانی کرده و در جایگاه بازاریاب مغازه خودکشی قرار گیرد.
برچسبها شبکه بی بی سی ایران اینترنشنال اعتراضات شهریور 1401منبع: ایرنا
کلیدواژه: شبکه بی بی سی ایران اینترنشنال اعتراضات شهریور 1401 شبکه بی بی سی ایران اینترنشنال اعتراضات شهریور 1401 ایران اینترنشنال کانال تلگرامی مغازه خودکشی فارسی زبان رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۳۴۸۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.
پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
پدرم میدانست
چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز میگوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...